امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بامیه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

نوعی شیرینی که به شکل بامیه است

فونتیک فارسی

baamiye
اسم
Baamiye, a kind of Iranian confectionary resembling an okra

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- کی آخرین بامیه رو خورد؟

- Who ate that last Baamiye?

- بچه بامیه را جوید و قورت داد.

- The baby chewed the Baamiye up and swallowed it.
میوه‌ی گیاه بامیه

فونتیک فارسی

baamiye
اسم
گیاه‌شناسی okra, gumbo
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت بامیه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بامیه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بامیه

لغات نزدیک بامیه

پیشنهاد بهبود معانی