آخرین به‌روزرسانی:

باور به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اعتقاد، عقیده

فونتیک فارسی

baavar
اسم

belief, trust, credence, opinion, conviction, idea, creed, faith, persuasion

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

او هنوز بر این باور است که شوهرش بالأخره با او آشتی خواهد کرد.

She still clings to the idea that her husband will finally make up with her.

باور تقویت‌شده

a reinforced belief

نمونه‌جمله‌های بیشتر

زهرا به او با نگاهی آمیخته از باور و تردید نگاه کرد.

Zahra looked at him with a mixture of belief and suspicion.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد باور

  1. مترادف:
    اعتقاد ایقان ایمان عقیده
  1. مترادف:
    باورداشت برداشت
  1. مترادف:
    پذیرش قبول
  1. مترادف:
    زعم گمان

ارجاع به لغت باور

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «باور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/باور

لغات نزدیک باور

پیشنهاد بهبود معانی