فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

پذیرش به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • عمل پذیرفتن، عمل پذیرایی کردن
  • فونتیک فارسی

    paziresh
  • اسم
    acceptance, agreement, admittance, admission, acceptation, compliance, assent, receipt, allowance, acceptability, acceptableness, reception, resignation, tolerance, sanction
    • - این آموزشگاه آرایشگری برای پذیرش، مدرک دیپلم دبیرستان یا معادل آن را مطالبه می‌کند.

    • - This barber college requires a high school diploma or equivalent for admission.
    • - پذیرش یکپارچه‌ی کلیه‌ی پیشنهادات آن‌ها

    • - a blanket acceptance of all their proposals
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد پذیرش

ارجاع به لغت پذیرش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پذیرش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پذیرش

پیشنهاد بهبود معانی