entertainment, party, reception, service, hospitality, welcome
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او از پذیرایی خوشش نیامد و بیرودروایسی به آنها گفت.
He didn't like the reception and told them so candidly.
یک پذیرایی دوستانه
a friendly reception
سفیر ما با پذیرایی سردی روبهرو شد.
Our ambassador received a cold welcome.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پذیرایی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پذیرایی