necessary, exigent, compulsory, requisite, required, indispensable, imperative
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آب عنصری بایسته برای بقای انسان است.
Water is a necessary element for human survival.
تجهیزات ایمنی مناسب برای این فعالیت پرخطر بایسته است.
Proper safety gear is required for this high-risk activity.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بایسته» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بایسته