با خست به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

خسیسانه

فونتیک فارسی

baa khesat
قید
meanly, uncharitably, stingily

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- او با خست از به اشتراک گذاشتن اسباب‌بازی‌هایش با دوستانش امتناع کرد.

- She meanly refused to share her toys with her friends.

- او هر پنی را که در این سفر خرج می‌کرد، با خست می‌شمرد.

- He stingily counted every penny he spent on the outing.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت با خست

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «با خست» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/با خست

لغات نزدیک با خست

پیشنهاد بهبود معانی