آخرین به‌روزرسانی:

بدخیم به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مضر، خطرناک

فونتیک فارسی

badkhim
صفت

malignant

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

غده‌ای که در پستان او پیدا شده، بدخیم است.

The lump found in her breast is malignant.

یک زائده‌ی بدخیم زیر چشم چپ.

a malignant growth under the left eye.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بدخیم

  1. مترادف:
    خطرناک کشنده مرگ‌آور مرگ‌زا مهلک کشنده
    متضاد:
    خوش‌خیم

ارجاع به لغت بدخیم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بدخیم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بدخیم

لغات نزدیک بدخیم

پیشنهاد بهبود معانی