آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

بدخیم به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / badkhim /

malignant

malignant

مضر، خطرناک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

غده‌ای که در پستان او پیدا شده، بدخیم است.

The lump found in her breast is malignant.

یک زائده‌ی بدخیم زیر چشم چپ.

a malignant growth under the left eye.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بدخیم

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

متضاد:

ارجاع به لغت بدخیم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بدخیم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بدخیم

لغات نزدیک بدخیم

پیشنهاد بهبود معانی