malignant
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
غدهای که در پستان او پیدا شده، بدخیم است.
The lump found in her breast is malignant.
یک زائدهی بدخیم زیر چشم چپ.
a malignant growth under the left eye.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بدخیم» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بدخیم