امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بدعنق به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

bad'onogh
crabbed, cranky, cross-grained, fractious, grouchy, morose, peevish

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
زن
vixen
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بدعنق

  1. مترادف:
    اخمو بداخلاق بدخلق بدخو ترشرو
    متضاد:
    خلیق خوش‌اخلاق

ارجاع به لغت بدعنق

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بدعنق» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بدعنق

لغات نزدیک بدعنق

پیشنهاد بهبود معانی