آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

برانگیختن به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی / bar[']angikhtan /

provoke, to excite, to stimulate, to instigate, [rare] to cause, inflame, prod, tempt

provoke

to excite

to stimulate

to instigate

to cause

inflame

prod

tempt

sting

sting

ناگهانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد برانگیختن

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
مبعوث کردن زنده کردن
مترادف:
وادار کردن وا داشتن
مترادف:
آنتریک کردن تحریک کردن

ارجاع به لغت برانگیختن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «برانگیختن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/برانگیختن

لغات نزدیک برانگیختن

پیشنهاد بهبود معانی