برای همیشه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

تا ابد

فونتیک فارسی

baraaye hamishe
قید
forever, always, for good, evermore, ever, everlastingly, forevermore, all the time, permanently, lastingly

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- آن صحنه برای همیشه در خاطرش نقش بست.

- That scene was forever branded in her mind.

- این بانک برای همیشه بسته شده است.

- This bank is closed for good.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت برای همیشه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «برای همیشه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/برای همیشه

لغات نزدیک برای همیشه

پیشنهاد بهبود معانی