حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
برس مو به انگلیسی
معنی و نمونهجملهها
آرایش و پیرایش hairbrush
hairbrush
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
موهای برس مو را تمیز کرد.
He cleaned the bristles of the hairbrush.
استفاده از برس موی پهن به کاهش گرهها در موهای بلند کمک میکند.
Using a wide hairbrush helps reduce tangles in long hair.
نمونهجملههای بیشتر
وز بودن موهاش باعث میشد صبحها برس زدنش سخت بشه.
The frizz in her hair made it difficult to brush through in the morning.
برس موی سر
hairbrush
با شتاب موی خود را برس میزد.
She was brushing her hair hastily.
ارجاع به لغت برس مو
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «برس مو» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/برس مو
