آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

برگشتن به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / bargashtan /

to return, to come back, to go back, to go back, to retrogress, to regress

to return

to come back

to go back

to go back

to retrogress

to regress

بازگشتن

او تصمیم گرفت پس‌از سال‌ها به زادگاهش برگردد.

She decided to return to her hometown after many years.

پس‌از استراحت، او قول داد که قوی‌تر بازگردد.

After the break, she promised to come back stronger.

فعل لازم
فونتیک فارسی / bargashtan /

to turn, to deviate, to change, to change course, to wheel

to turn

to deviate

to change

to change course

to wheel

تغییر یافتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جاده به‌سمت چپ برگشت.

The road turn to the left.

ماشین ناگهان شروع به برگشتن کرد.

The car began to change direction suddenly.

فعل لازم
فونتیک فارسی / bargashtan /

to tip over, to turn over, to turn upside down

to tip over

to turn over

to turn upside down

واژگون شدن

پنکیک به‌راحتی روی تابه برگشت.

The pancake turned over easily on the skillet.

جعبه برگشت و محتویاتش ریخت.

The box turned upside down and spilled its contents.

فعل لازم
فونتیک فارسی / bargashtan /

to roll up, to fold (over), to curve in

to roll up

to fold

to curve in

تا خوردن

لطفاً پوستر را با احتیاط برگردانید.

Please roll up the poster carefully.

او تصمیم گرفت آستین‌های پیراهنش را برگرداند.

He decided to curve in the sleeves of his shirt.

فعل لازم
فونتیک فارسی / bargashtan /

to revolt, to turn away, to turn against

to revolt

to turn away

to turn against

پشت کردن، اعتراض کردن

آن‌ها تصمیم گرفتند از شیوه‌های فاسد برگردند.

They chose to turn away from the corrupt practices.

مردم در جست‌وجوی آزادی خود تصمیم به برگشتن گرفتند.

The people chose to revolt in pursuit of their freedom.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد برگشتن

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
متضاد:
برگشت خوردن
مترادف:
مترادف:
مترادف:
مرتدشدن

سوال‌های رایج برگشتن

برگشتن به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «برگشتن» در زبان انگلیسی به return یا come back و یا go back ترجمه می‌شود.

برگشتن به معنای بازگشت به مکان، وضعیت یا حالتی است که پیش از آن در آن بوده‌ایم. این فعل می‌تواند در زندگی روزمره انسان به شکل‌های گوناگون مشاهده شود؛ از بازگشت به خانه پس از یک سفر، تا بازگشت یک شیء یا فایل به محل اولیه‌ی خود. برگشتن نه تنها حرکت فیزیکی را نشان می‌دهد، بلکه می‌تواند مفهومی استعاری داشته باشد و بازگشت به عادت‌ها، خاطرات یا احساسات گذشته را نیز بیان کند.

در زندگی روزمره، برگشتن نقش مهمی در ایجاد حس ثبات و امنیت دارد. برای مثال، بازگشت فرد به خانه بعد از یک روز کاری، نه تنها بازگشت فیزیکی است، بلکه نمادی از آرامش و بازگشت به محیط امن و آشناست. این بازگشت باعث احساس تعلق و آرامش روانی می‌شود و به انسان کمک می‌کند تا انرژی از دست رفته خود را باز یابد و برای فعالیت‌های بعدی آماده شود.

از نظر فرهنگی و ادبی، برگشتن یکی از مضامین پرکاربرد است. شاعران و نویسندگان اغلب از بازگشت برای بیان حس نوستالژی، پشیمانی یا تجدید امید استفاده می‌کنند. بازگشت شخصیت‌ها به خانه، به وطن یا به گذشته، می‌تواند نماد عبرت، رشد یا پایان یک فصل از زندگی باشد. این مفهوم نشان می‌دهد که حرکت در زندگی تنها به سمت جلو نیست، بلکه بازگشت به ریشه‌ها و منابع اولیه نیز اهمیت دارد.

در روان‌شناسی، بازگشت می‌تواند به معنای بازگشت به حالت یا رفتار گذشته باشد. گاهی افراد در مواجهه با فشارهای روانی یا بحران‌ها، به عادات یا رفتارهای پیشین خود بازمی‌گردند تا احساس راحتی و کنترل بیشتری داشته باشند. این نوع بازگشت، اگرچه ممکن است موقت باشد، اما نشانه‌ی تلاش انسان برای حفظ تعادل و ایجاد امنیت روانی است.

برگشتن تنها یک فعل ساده‌ی فیزیکی نیست؛ بلکه نمادی از تداوم، ثبات و اتصال انسان به محیط و خاطراتش است. چه بازگشت به مکان و چه بازگشت به احساسات و عادت‌ها، همیشه فرصتی برای بازسازی، تجدید انرژی و درک بهتر خود و محیط پیرامون فراهم می‌کند. این ویژگی باعث می‌شود که فعل «برگشتن» در زبان و فرهنگ فارسی، مفهومی چندلایه و پرمعنا داشته باشد.

ارجاع به لغت برگشتن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «برگشتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/برگشتن

لغات نزدیک برگشتن

پیشنهاد بهبود معانی