۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

بلد شدن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / balad shodan /

to learn, to come to know, to become cognizant of

آموختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

شنا بلد شدن

to learn to swim

می‌خواهم یک زبان جدید بلد شوم.

I want to learn a new language.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت بلد شدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بلد شدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بلد شدن

لغات نزدیک بلد شدن

پیشنهاد بهبود معانی