therefore, thus, hence, consequently, then, thence, accordingly
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
معلم مریض است؛ بنابراین امروز کلاس نخواهیم داشت.
The teacher is sick; consequently, we won't have class today.
باران میآمد، بنابراین به غاری پناه بردیم.
It was raining; therefore, we found refuge in a cave.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بنابراین» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بنابراین