آخرین به‌روزرسانی:

بند انداختن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

روشی برای موزدایی

فونتیک فارسی

band andaakhtan
فعل متعدی

to pluck hair, to tweeze facial hair

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

او تصمیم گرفت موهای ابروهایش را برای ظاهری تمیز بند بیاندازد.

She decided to pluck hair from her eyebrows for a cleaner look.

او تصمیم گرفت موهای صورتش را بند بیاندازد تا ظاهری تمیزتر داشته باشد.

She decided to tweeze facial hair to achieve a cleaner look.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت بند انداختن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بند انداختن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بند انداختن

لغات نزدیک بند انداختن

پیشنهاد بهبود معانی