well-born, noble, of a good stock
او مردی بهزاد است و همهی ما او را تحسین میکنیم.
He is a noble man, we all admire him.
او از تباری بهزاد است.
He is considered to be of noble origins.
masculine proper noun, Behzad
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
استادی بهزاد واقعاً اعجابانگیز بود.
Behzad's mastery was simply formidable.
بهزاد دوست قدیمی توست؟
Is Behzad an old friend of yours?
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بهزاد» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بهزاد