budget
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کسر بودجه به سرعت زیاد شده است.
The budget deficit has ballooned.
کاستن از بودجه به طور اساسی
making deep cuts in the budget
او مدیر ادارهی بودجه است.
She is the director of the budget office.
بایستی از عاملهای متغیر بودجه فراتر نرویم.
We must remain within the parameters of the budget.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بودجه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بودجه