آخرین به‌روزرسانی:

بچه‌خرس به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / bachche khers /

teddy bear

خرس عروسکی کوچک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

او بچه‌خرس را کنار کتاب‌ها روی قفسه گذاشت.

He placed the teddy bear on the shelf next to the books.

او برای تولد دخترش بچه‌خرسی هدیه داد.

He gave his daughter a teddy bear for her birthday.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت بچه‌خرس

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بچه‌خرس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بچه‌خرس

لغات نزدیک بچه‌خرس

پیشنهاد بهبود معانی