آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

بی بند و باری به انگلیسی

معنی

abandon, laxity, promiscuity, indiscipline, license, dissipation, immorality, licentiousness, orgy

abandon

laxity

promiscuity

indiscipline

license

dissipation

immorality

licentiousness

orgy

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

سوال‌های رایج بی بند و باری

بی بند و باری به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «بی‌بندوباری» در زبان انگلیسی به licentiousness, immorality, یا در معنای خفیف‌تر looseness ترجمه می‌شود.

این واژه در فارسی مفهومی اخلاقی و رفتاری دارد و به حالتی اشاره می‌کند که در آن فرد یا جامعه از قید و نظم اخلاقی، اجتماعی یا شخصی رها شده است. بی‌بندوباری اغلب با بی‌نظمی، بی‌مسئولیتی و نادیده‌گرفتن معیارهای رفتاری همراه است. این مفهوم در بسیاری از متون ادبی و اجتماعی، نماد ازهم‌گسیختگی درونی یا بیرونی انسان و جامعه است و ریشه در تمایل به رهایی بی‌حد از محدودیت‌ها دارد.

در سطح فردی، بی‌بندوباری می‌تواند نتیجه‌ی ضعف در انضباط شخصی یا بی‌توجهی به اصول رفتاری پذیرفته‌شده باشد. فردی که دچار این حالت است، معمولاً در تصمیم‌گیری‌های خود ثبات ندارد، به هنجارهای اجتماعی بی‌اعتناست و گاهی آزادی را با بی‌قیدی اشتباه می‌گیرد. این وضعیت ممکن است در رفتارهای روزمره، گفتار یا حتی شیوه‌ی پوشش فرد بروز پیدا کند و نشان‌دهنده‌ی نوعی شورش درونی در برابر ساختارهای نظم‌دهنده‌ی زندگی باشد.

از منظر اجتماعی، بی‌بندوباری نوعی گسست میان فرد و جامعه ایجاد می‌کند. در جامعه‌ای که ارزش‌ها و قوانین مشترک وجود دارد، رعایت چارچوب‌های رفتاری عامل حفظ انسجام است. هنگامی‌که بی‌بندوباری گسترش یابد، اعتماد عمومی، احترام متقابل و احساس مسئولیت جمعی تضعیف می‌شود. در چنین شرایطی، بی‌نظمی به تدریج جایگزین هماهنگی می‌گردد و روابط انسانی دچار آشفتگی می‌شود. از این‌رو، مفهوم بی‌بندوباری تنها به سطح فردی محدود نیست، بلکه تأثیر عمیقی بر ساختار اجتماعی دارد.

در ادبیات فارسی، واژه‌ی «بی‌بندوباری» گاه به شکلی استعاری یا نمادین نیز به کار می‌رود. شاعران و نویسندگان ممکن است آن را برای توصیف وضعیتی از آشفتگی ذهنی، آزادی بی‌قید در عشق، یا رهایی از قید عرف و قانون به کار ببرند. در این معنا، بی‌بندوباری گاهی چهره‌ای دوگانه دارد: از یک سو، بیانگر بی‌نظمی و بی‌تعهدی است؛ از سوی دیگر، می‌تواند نشانه‌ای از طغیان علیه قیدهای خشک و تحمیل‌شده باشد. این دوگانگی باعث شده است که این واژه در آثار ادبی، بار معنایی پیچیده و چندوجهی پیدا کند.

«بی‌بندوباری» را می‌توان به‌عنوان نقطه‌ی مقابل نظم، خویشتنداری و مسئولیت‌پذیری دانست. در حالی‌که نظم و انضباط موجب رشد و تعالی فردی و اجتماعی می‌شود، بی‌بندوباری به تدریج اعتماد، احترام و هماهنگی را از میان می‌برد. با این حال، شناخت مرز میان آزادی مشروع و بی‌بندوباری امری ظریف است؛ زیرا هر جامعه بر اساس فرهنگ و ارزش‌های خود این مرز را تعیین می‌کند. به همین دلیل، بی‌بندوباری مفهومی است که در ظاهر ساده، اما در باطن، آینه‌ای از نگرش انسان به آزادی، اخلاق و نظم در زندگی به شمار می‌آید.

ارجاع به لغت بی بند و باری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بی بند و باری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بی بند و باری

لغات نزدیک بی بند و باری

پیشنهاد بهبود معانی