آخرین به‌روزرسانی:

بیرون بردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

به خارج بردن

فونتیک فارسی

biroon bordan
فعل متعدی

to evacuate, to carry outside, to take out

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

آن‌ها تصمیم گرفتند حیوانات را در طول طوفان از پناهگاه بیرون ببرند.

They decided to evacuate the animals from the shelter during the storm.

آن‌ها تصمیم گرفتند مبلمان قدیمی را از خانه بیرون ببرند.

They decided to take out the old furniture from the house.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت بیرون بردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بیرون بردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بیرون بردن

لغات نزدیک بیرون بردن

پیشنهاد بهبود معانی