امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بیضه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

(فیزیولوژی) تخم، خاگ، خایه

فونتیک فارسی

beyze
اسم
testicle, gonad, testis, orchi-, egg

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

- بیضه ماهی

- milt

- بیضه‌ای

- testiculate
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بیضه

  1. مترادف:
    تخم خایه خصیه

ارجاع به لغت بیضه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بیضه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بیضه

لغات نزدیک بیضه

پیشنهاد بهبود معانی