آخرین به‌روزرسانی:

بی بی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

مادربزرگ، بانو

فونتیک فارسی

bibi
اسم

matron, venerable lady, grandmother

بی‌بی به من خیاطی یاد داد

My grandmother taught me to sew

بی‌بی‌اش پیر و ناتوان است

Her grandmother is elderly and infirm

ورق بازی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بی بی

  1. مترادف:
    بانو جده خاتون خانم کدبانو
    متضاد:
    کنیز

سوال‌های رایج بی بی

بی‌بی به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «بی‌بی» در زبان انگلیسی بسته به کاربردش می‌تواند معادل‌های متفاوتی داشته باشد. در معنای سنتی و رایج در زبان فارسی، «بی‌بی» اغلب به صورت یک واژه‌ی احترام‌آمیز برای خطاب به مادربزرگ یا زن سالخورده استفاده می‌شود و در این معنا می‌توان آن را به grandmother یا در حالت غیررسمی و مهربانانه granny یا nana ترجمه کرد.

اما «بی‌بی» در فرهنگ و تاریخ ایران، و حتی در برخی کشورهای دیگر فارسی‌زبان، فراتر از معنای ساده‌ی مادربزرگ است. این واژه بار فرهنگی، مذهبی و عاطفی بسیار دارد. در خانواده‌های سنتی، بی‌بی معمولاً جایگاهی محترم و محوری دارد. او کسی است که اغلب حافظ سنت‌هاست، تجربه‌های زیادی از زندگی دارد، و در تربیت نسل‌های بعدی نقش مهمی ایفا می‌کند. در داستان‌ها، قصه‌گویی‌ها و شب‌نشینی‌ها، بی‌بی‌ها همان کسانی‌اند که قصه‌های ماندگار را بارها برای نوه‌هایشان تعریف کرده‌اند.

در فرهنگ مذهبی نیز، «بی‌بی» به عنوان پیشوندی احترام‌آمیز پیش از نام زنان مقدس به‌کار می‌رود.

در زندگی روزمره، شنیدن کلمه‌ی «بی‌بی» ممکن است فوراً تصویر زنی مهربان، با روسری گل‌گلی، لبخندی گرم، و دستی پینه‌بسته ولی نوازشگر را در ذهن تداعی کند. از همین رو، «بی‌بی» نه فقط یک نقش خانوادگی، بلکه یک نماد عاطفی و فرهنگی عمیق است که در زبان و ذهن ایرانیان جایگاهی خاص دارد.

ارجاع به لغت بی بی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بی بی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بی بی

لغات نزدیک بی بی

پیشنهاد بهبود معانی