bachelorhood, unmarried life, celibacy, singleness
bachelorhood
unmarried life
celibacy
singleness
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او از سادگی تجرد لذت میبرد.
She enjoys the simplicity of unmarried life.
تجرد به او اجازه داد بدون حواسپرتی روی کارش تمرکز کند.
Bachelorhood allowed him to focus on his career without distractions.
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تجرد» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تجرد