آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: سه‌شنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۴

    تخمک‌گذاری به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / tokhmakgozaari /

    ovulation

    ovulation

    زمانی که تخمک بالغ از تخمدان آزاد شود

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    پیگیری تخمک‌گذاری می‌تواند به زوج‌ها در افزایش شانس بارداری کمک کند.

    Tracking ovulation can help couples increase their chances of conception.

    تغییرات هورمونی فرآیند تخمک‌گذاری را تنظیم می‌کنند.

    Hormonal changes regulate the process of ovulation.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج تخمک‌گذاری

    تخمک‌گذاری به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «تخمک‌گذاری» در زبان انگلیسی به Ovulation ترجمه می‌شود.

    «تخمک‌گذاری» فرایندی بیولوژیکی است که در آن یک تخمک بالغ از تخمدان آزاد می‌شود تا آماده‌ی باروری شود. این رویداد بخش مهمی از چرخه‌ی قاعدگی در انسان‌ها و بسیاری از مهره‌داران ماده است و نقش کلیدی در فرایند تولیدمثل ایفا می‌کند. تخمک‌گذاری معمولاً در میانه‌ی چرخه‌ی قاعدگی رخ می‌دهد و نشان‌دهنده‌ی آماده شدن بدن برای بارداری احتمالی است.

    از نظر فیزیولوژیکی، تخمک‌گذاری نتیجه‌ی تعامل پیچیده‌ای از هورمون‌ها مانند هورمون محرک فولیکول (FSH) و هورمون لوتئین‌کننده (LH) است. این هورمون‌ها باعث رشد و بالغ شدن فولیکول تخمدان می‌شوند و سپس در پاسخ به افزایش ناگهانی هورمون LH، تخمک بالغ آزاد می‌گردد. پس از آزاد شدن، تخمک وارد لوله‌ی فالوپ می‌شود، جایی که در صورت ملاقات با اسپرم، لقاح ممکن خواهد بود.

    فرایند تخمک‌گذاری برای سلامت تولیدمثلی اهمیت فراوانی دارد. در بسیاری از مطالعات پزشکی، زمان‌بندی تخمک‌گذاری به منظور تعیین بهترین زمان برای بارداری یا تشخیص مشکلات ناباروری بررسی می‌شود. همچنین، برخی روش‌های پیشگیری از بارداری با هدف جلوگیری از تخمک‌گذاری طراحی شده‌اند. فهم دقیق این فرایند به بهبود روش‌های درمانی و افزایش موفقیت در بارداری کمک می‌کند.

    علاوه بر این، تخمک‌گذاری می‌تواند علائم فیزیکی خاصی در بدن زنان ایجاد کند که برخی از آن‌ها شامل تغییرات در ترشحات واژن، افزایش دمای بدن و دردهای خفیف در ناحیه‌ی پایین شکم است. آگاهی از این علائم برای بسیاری از زنان می‌تواند به کنترل بهتر چرخه‌ی قاعدگی و برنامه‌ریزی برای بارداری کمک نماید.

    تخمک‌گذاری نه تنها بخشی از فرایند زیستی مهمی است بلکه نقشی حیاتی در حفظ و تداوم نسل‌ها دارد. آگاهی و دانش درباره این فرایند، به افراد کمک می‌کند تا سلامت تولیدمثلی خود را بهتر مدیریت کنند و زندگی بارور و سالم‌تری داشته باشند.

    تخمک‌گذاری یا تخمک‌گزاری – کدام درست است؟

    شکل درست و معیار «تخمک‌گذاری» است.

    واژه «تخمک‌گذاری» مرکب از «تخمک» و «گذاری» است و به معنای رهاسازی یا گذاشتن تخمک توسط موجودات ماده به کار می‌رود. این ترکیب در متون علمی و زیستی به همین شکل رایج و پذیرفته شده است.

    شکل «تخمک‌گزاری» نادرست است و در فارسی معیار جایگاهی ندارد. این اشتباه معمولاً ناشی از شباهت تلفظی و اشتباه در افزودن پسوند است.

    ارجاع به لغت تخمک‌گذاری

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «تخمک‌گذاری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تخمک‌گذاری

    لغات نزدیک تخمک‌گذاری

    • - تخمک سازی
    • - تخمک سان
    • - تخمک‌گذاری
    • - تخمک گذاری کردن
    • - تخمکی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tend I'm afraid so vehemently long-running disagreement respectfully disagree reach a compromise i imminently eventful instead initiation instinctively insufficient غلتان غذا قلیان قورت غوره غیظ فائض فطرت فراق فصیح فضول التزام فهرست قانون‌گذار قانون گذاری کردن
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.