compilation, formulation, composition, inditement, inditing
تدوین «فستدیکشنری» سالها طول کشیده است.
The compilation of Fast Dictionary has been taken several years.
تدوین کردن
to formulate, to edit, to compile, to frame, to compose
editing, montage
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
هنرمند از طیف وسیعی از رنگها و بافتها در تدوین خود استفاده کرد.
The artist used a variety of colors and textures in her montage.
نرمافزار تدوین قابلیتهای زیادی دارد که به بهبود نمای کلی فیلم کمک میکند.
The editing software has a range of features that can help improve the overall look of the video.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تدوین» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تدوین