امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تدین به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

پارسایی

فونتیک فارسی

tadayyon
اسم
religiousness, piety, religiosity

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- این مراسم مذهبی لبریز از حس ارادت و تدین بود زیرا شرکت‌کنندگان برای عبادت و احترام به اعتقادات معنوی خود گرد هم آمده بودند.

- The religious ceremony was filled with a sense of devotion and piety, as the participants gathered to worship and show their reverence for their spiritual beliefs.

- تدین راهنمای اعمال او بود.

- Piety guided her actions.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تدین

  1. مترادف:
    پارسایی تقدس تقوا تورع خداترسی دیانت دین‌باوری دینداری دین‌ورزی
    متضاد:
    ناپارسایی
  1. مترادف:
    دیندار بودن متدین‌بودن

ارجاع به لغت تدین

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تدین» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تدین

لغات نزدیک تدین

پیشنهاد بهبود معانی