به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

تدین به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • پارسایی
  • فونتیک فارسی

    tadayyon
  • اسم
    religiousness, piety, religiosity
    • - این مراسم مذهبی لبریز از حس ارادت و تدین بود زیرا شرکت‌کنندگان برای عبادت و احترام به اعتقادات معنوی خود گرد هم آمده بودند.

    • - The religious ceremony was filled with a sense of devotion and piety, as the participants gathered to worship and show their reverence for their spiritual beliefs.
    • - تدین راهنمای اعمال او بود.

    • - Piety guided her actions.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد تدین

ارجاع به لغت تدین

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تدین» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تدین

لغات نزدیک تدین

پیشنهاد بهبود معانی