فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

تراشه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • فونتیک فارسی

    taraashe
  • shaving(s), excelsior, splint, chip
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد تراشه

ارجاع به لغت تراشه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تراشه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تراشه

لغات نزدیک تراشه

پیشنهاد بهبود معانی