عامیانه pencil sharpener
میتوانی تراش را از میز به من بدهی؟
Can you pass me the pencil sharpener from the desk?
فروشگاه لوازم هنری انواع مختلفی از تراشها را دارد.
The art supply store has a variety of pencil sharpeners.
shave, shaving, scrape, scraping, paring, cutting, cut, facet
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او تیغ جدیدی خرید تا تراش تمیزتری داشته باشد.
He bought a new razor to achieve a cleaner shave.
او در حین کندهکاری، تراش عمیقی روی سطح چوبی ایجاد کرد.
He made a deep scrape on the wooden surface while carving.
کلمهی «تراش» در زبان فارسی معانی و کاربردهای متعددی دارد که بستگی به زمینهی استفاده آن دارد. در سادهترین شکل، «تراش» به عمل یا وسیلهای گفته میشود که با آن چیزی را میتراشند، یعنی لایهای از سطح یک جسم را برمیدارند یا صاف و مرتب میکنند. این واژه در انگلیسی بسته به کاربردش میتواند معادلهایی مثل shaving, carving, whittling, planing یا sharpening داشته باشد.
در هنر و صنعت، «تراش» به معنای برش یا حکاکی روی مواد مختلف مانند چوب، فلز، سنگ یا حتی جواهرات است. در این زمینه، «تراش» اشاره به فرایندی دارد که طی آن با دقت و ظرافت، شکل یا نقش خاصی روی سطح ماده ایجاد میشود. برای مثال، «تراش الماس» به فرایند شکل دادن و صیقل دادن الماس برای درخشش بیشتر گفته میشود.
همچنین در کاربردهای روزمره، «تراش» میتواند به معنی عمل تراشیدن مو یا ریش باشد، مانند وقتی میگوییم «ریشتراش» که وسیلهای است برای کوتاه کردن مو یا ریش. در این حالت، «تراشیدن» به معنای از بین بردن یا کوتاه کردن مو با تیغ یا ماشین است.
«تراش» کلمهای چندوجهی است که بسته به موقعیت میتواند به فرآیندهای مختلفی از صاف کردن، برش دادن، حکاکی و کوتاه کردن مو اشاره داشته باشد، و هر یک در زبان انگلیسی معادلهای خاص خود را دارند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تراش» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تراش