آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

تراپی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / teraapi /

روان‌پزشکی روان‌شناسی سلامت روان therapy

therapy

روان‌درمانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

او هفته‌ای دوبار برای حل مشکلاتش به تراپی می‌رود.

She attends therapy twice a week to work through her issues.

پس‌از ماه‌ها تراپی، او احساس اعتمادبه‌نفس و آرامش بیشتری دارد.

After months of therapy, he feels more confident and relaxed.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

تراپی می‌تواند برای یکنواختی مفید باشد.

The therapy can be good for lifelessness.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت تراپی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تراپی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تراپی

لغات نزدیک تراپی

پیشنهاد بهبود معانی