با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

تردد به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • آمد و رفت
  • فونتیک فارسی

    taraddod
  • اسم
    traffic, moving back and forth, plying, shuttling
    • - تردد کردن

    • - to come and go
    • - تردد ماشین‌ها

    • - traffic of cars
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد تردد

ارجاع به لغت تردد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تردد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تردد

لغات نزدیک تردد

پیشنهاد بهبود معانی