فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

رفت‌وآمد به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

رفت‌وبرگشت آدم‌ها

فونتیک فارسی

raftoaamad
اسم

traffic, truck, plying, shutting, coming and going, the flow of traffic

انبوه تظاهرکنندگان رفت‌وآمد را بند آورده بوند.

The traffic was jammed by the crowd of demonstrators.

پس‌از تصادف، رفت‌وآمدی از کامیون‌ها در جاده وجود داشت.

There was a truck of trucks on the road after the accident.

معاشرت

فونتیک فارسی

raftoaamad
اسم

مجازی socialization, socializing, social intercourse

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

رفت‌وآمد مؤثر می‌تواند منجر به همکاری بهتر در محل کار شود.

Effective socialization can lead to better teamwork in the workplace.

او رفت‌وآمد را به‌عنوان وسیله‌ای برای رشد شخصی ارزیابی می‌کرد.

She valued social intercourse as a means of personal growth.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت رفت‌وآمد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رفت‌وآمد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رفت‌وآمد

لغات نزدیک رفت‌وآمد

پیشنهاد بهبود معانی