socialization, intercourse, friendly contact, relationships, association, socializing
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مراوده داشتن، مراوده کردن
to have social intercourse (with), to socialize (with)
پس از فوت شوهرش مراودهی ما با آنها قطع شد.
After the death of her husband, our friendly contact with them came to an end.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مراوده» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مراوده