آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

تعارف به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / ta'aarof /

compliments, soft tongue, courtesies, formalities, ceremony, pleasantry, honeyed phrases, offering, representation, serving

compliments

soft tongue

courtesies

formalities

ceremony

pleasantry

honeyed phrases

offering

representation

serving

خوش‌آمد گویی، اغراق در سپاسگزاری، اظهار حرف‌های خوشایند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

بی‌تعارف

without formalities, casual, frank, frankly

تعارف آمد و نیامد دارد.

one could be taken up on one's offer

نمونه‌جمله‌های بیشتر

انجام برخی تعارف‌ها روابط اجتماعی را آسان‌تر و خوشایندتر می‌کند

the observance of some courtesies makes some social relations easier and pleasanter

تعارف بی‌جا

unnecessary ceremony, flummery

تعارف دادن

to give a present of gift to

تعارف شاه عبدالعظیمی

an insincere offer or invitation

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تعارف

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
شیرین‌زبانی مهربانی
مترادف:
مترادف:
مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت تعارف

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تعارف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تعارف

لغات نزدیک تعارف

پیشنهاد بهبود معانی