مهربانی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

همچنین می‌توان از مهرورزی به‌ جای مهربانی استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

محبت

فونتیک فارسی

mehr[a]baani
اسم
kindness, affection, affableness, benignity, kindliness, affability, compassion, tenderness, soulfulness, friendliness, softheartedness, endearment, neighborliness, accommodation, complaisance, amicability, amiability

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

- عملی از روی مهربانی

- an act of kindness

- از مهربانی و کمک شما سپاسگزارم.

- I am grateful for your kindness and help.

- دین در او مهربانی ایجاد کرد.

- Religion induced kindness in him.

- مهربانی او یتیمان را شاد کرد.

- Her kindness made the orphans happy.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مهربانی

  1. مترادف:
    تولا حفاوت آزرم خوش‌خلقی دوستی شفقت عاطفه عطوفت عنایت گرم‌سری لطف محبت مرحمت نوازش نیکویی
    متضاد:
    نامهربانی

ارجاع به لغت مهربانی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مهربانی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مهربانی

لغات نزدیک مهربانی

پیشنهاد بهبود معانی