friendship, comradeship, fellowship, amity, cordiality, friendliness, concord, togetherness, comradery, familiarity
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
رشتههای دوستی پایدار که دو ملت ما را پیوند میدهد.
The enduring bonds of friendship between our two nations.
دوستی پایندهی دو ملت
the two nation's long-lived friendship
روی دوستی او نمیشود حساب کرد.
You can't count on his friendship.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دوستی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دوستی