فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

تولی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • ولایت دادن
  • فونتیک فارسی

    tavalli
  • اسم
    قدیمی the act of conferring custodianship or guardianship
    • - تولی موزه‌ی تاریخی

    • - the conferring custodianship of the historical monument
    • - روند تولی ممکن است طولانی باشد.

    • - The process of conferring guardianship can be lengthy.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد تولی

ارجاع به لغت تولی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تولی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تولی

لغات نزدیک تولی

پیشنهاد بهبود معانی