آیکن بنر

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف پاییزی «اشتراک هوش مصنوعی»

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف هوش مصنوعی

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

تولی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / tavalli /

قدیمی the act of conferring custodianship or guardianship

the act of conferring custodianship or guardianship

ولایت دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

تولی موزه‌ی تاریخی

the conferring custodianship of the historical monument

روند تولی ممکن است طولانی باشد.

The process of conferring guardianship can be lengthy.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تولی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
تولا دوستی مودت ولا
متضاد:
مترادف:
ولی قرار دادن

ارجاع به لغت تولی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تولی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تولی

لغات نزدیک تولی

پیشنهاد بهبود معانی