آخرین به‌روزرسانی:

تلقین به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فهماندن، تفهیم کردن

فونتیک فارسی

talghin
اسم

inspiration, prompting, ingraining, indoctrination, inculcation, instillment, suggestion, instillation, imbuing, instilling

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

تلقین به خود

autosuggestion

تلقین ارزش‌های اخلاقی جنبه‌ای مهم از رشد شخصیتی کودکان است.

The inculcation of moral values is an important aspect of character development in children.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تلقین

  1. مترادف:
    القا
  1. مترادف:
    فهماندن آموختن
  1. مترادف:
    فرازبان دادن یاد دادن

ارجاع به لغت تلقین

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تلقین» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تلقین

لغات نزدیک تلقین

پیشنهاد بهبود معانی