آخرین به‌روزرسانی:

تماشا به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

نگاه کردن برای سرگرمی یا لذت، نظاره

فونتیک فارسی

tamaashaa
اسم

looking, watching, viewing, sightseeing

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

مردم زیادی برای تماشا آمده بودند.

a lot of people had come to watch

تماشای آن منظره‌ی زیبا لذت‌بخش بود

looking at that beautiful scenery was pleasurable

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تماشا

  1. مترادف:
    نظاره نظر نگاه نگرش
  1. مترادف:
    تفرج سیاحت سیر گردش گشت‌وگذار گلگشت

ارجاع به لغت تماشا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تماشا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تماشا

لغات نزدیک تماشا

پیشنهاد بهبود معانی