با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

تماشا به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

نگاه کردن برای سرگرمی یا لذت، نظاره

فونتیک فارسی

tamaashaa
اسم
looking, watching, viewing, sightseeing

- مردم زیادی برای تماشا آمده بودند.

- a lot of people had come to watch

- تماشای آن منظره‌ی زیبا لذت‌بخش بود

- looking at that beautiful scenery was pleasurable
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تماشا

ارجاع به لغت تماشا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تماشا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تماشا

پیشنهاد بهبود معانی