آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

تمرین کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم فعل متعدی
فونتیک فارسی / tamrin kardan /

to exercise, to practice, to drill, to work out, to rehearse, to train, to tryout

to exercise

to practice

to drill

to work out

to rehearse

to train

to tryout

تمرکز کردن و کار کردن روی چیزی برای یاد گرفتن آن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

باید بیشتر تمرین کنی.

You must practice more.

آن‌ها با هم در پارک محلی تمرین می‌کنند.

They work out together at the local park.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت تمرین کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تمرین کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تمرین کردن

لغات نزدیک تمرین کردن

پیشنهاد بهبود معانی