to exercise, to practice, to drill, to work out, to rehearse, to train, to tryout
to exercise
to practice
to drill
to work out
to rehearse
to train
to tryout
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
باید بیشتر تمرین کنی.
You must practice more.
آنها با هم در پارک محلی تمرین میکنند.
They work out together at the local park.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تمرین کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تمرین کردن