آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

تنمند کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / tanmand kardan /

incarnate, materialize, represent

incarnate

materialize

represent

دارای تن کردن، دارای وجود خارجی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

قهرمان بی‌باک و بی‌رحم عدالت را در چشم مردم تنمند کرد.

The hero, fearless and relentless, incarnated justice in the eyes of the people.

به نظر می‌رسید که این شکل روح‌مانند از هوا تنمند شده است.

The ghostly figure seemed to materialize out of thin air.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت تنمند کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تنمند کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تنمند کردن

لغات نزدیک تنمند کردن

پیشنهاد بهبود معانی