آخرین به‌روزرسانی:

توفیق به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

موفقیت، کامیابی

فونتیک فارسی

tõfigh
اسم

success, achievement, good luck, hit, attainment, grace

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

توفیق الهی

divine grace

توفیق یافتن

to achieve, to succeed

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد توفیق

  1. مترادف:
    پیروزی فیروزمندی کامروایی کامیابی موفقیت
    متضاد:
    ناکامیابی

ارجاع به لغت توفیق

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «توفیق» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/توفیق

لغات نزدیک توفیق

پیشنهاد بهبود معانی