جانورشناسی pup, puppy
pup
puppy
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او تولهسگ کوچولوی عزیزش را در آغوش گرفت.
She held her dear little puppy in her arms.
تولهسگ بازیگوش
a frolicsome puppy
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تولهسگ» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تولهسگ