آیکن بنر

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف پاییزی «اشتراک هوش مصنوعی»

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف هوش مصنوعی

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

توله‌سگ به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / toolessag /

جانورشناسی pup, puppy

pup

puppy

بچه‌ی سگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

او توله‌سگ کوچولوی عزیزش را در آغوش گرفت.

She held her dear little puppy in her arms.

توله‌سگ بازیگوش

a frolicsome puppy

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت توله‌سگ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «توله‌سگ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/توله‌سگ

لغات نزدیک توله‌سگ

پیشنهاد بهبود معانی