آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

جابه‌جا کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / jaabejaa kardan /

to permute, to relocate, to remove, to transfer, to transpose, to change the place of, to jumble, to redeploy, to disarrange, to budge, to shuffle, to commute, to shift around

to permute

to relocate

to remove

to transfer

to transpose

to change the place of

to jumble

to redeploy

to disarrange

to budge

to shuffle

to commute

to shift around

جای چیزی را تغییر دادن، منتقل کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

او تصمیم گرفت ترتیب آهنگ‌ها را در لیست پخش جابه‌جا کند.

She decided to permute the order of the songs in the playlist.

برنامه‌ی کامپیوتری می‌تواند به‌سرعت مجموعه‌ی داده‌ها را برای تجزیه‌وتحلیل جابه‌جا کند.

The computer program can quickly transfer data sets for analysis.

پیشنهاد بهبود معانی

سوال‌های رایج جابه‌جا کردن

جابه‌جا کردن به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «جابه‌جا کردن» در زبان انگلیسی به to move یا to shift ترجمه می‌شود. همچنین بسته به زمینه ممکن است از واژه‌هایی مانند to transfer، to relocate یا to rearrange نیز استفاده شود.

عبارت «جابه‌جا کردن» به معنای تغییر مکان یا محل یک شیء، فرد یا موضوع از جای قبلی به جای جدید است. این فعل معمولاً به عملی اشاره دارد که در آن چیزی از موقعیت فعلی خود برداشته شده و در مکان دیگری قرار می‌گیرد. جابه‌جا کردن می‌تواند شامل حرکت دادن اجسام فیزیکی مانند مبلمان، جابجایی داده‌ها در سیستم‌های کامپیوتری، یا حتی تغییر ترتیب چیزها در فضاهای مختلف باشد.

در زندگی روزمره، جابه‌جا کردن نقش مهمی دارد و معمولاً با هدف سازماندهی بهتر، ایجاد نظم، یا تطبیق با شرایط جدید انجام می‌شود. به عنوان مثال، جابه‌جا کردن میز در اتاق می‌تواند باعث بهبود کارایی یا زیبایی محیط شود. در محیط‌های کاری، جابه‌جایی پرسنل یا تجهیزات می‌تواند بخشی از فرآیندهای مدیریتی و بهبود بهره‌وری باشد.

از منظر زبان‌شناسی، «جابه‌جا کردن» فعل مرکبی است که بار معنایی حرکت و تغییر مکان را به‌وضوح منتقل می‌کند. این فعل به دلیل سادگی و کاربرد فراوان، در بسیاری از بافت‌ها و موقعیت‌ها به کار می‌رود و جایگزین‌هایی با بار معنایی مشابه نیز دارد که انتخاب آن‌ها بستگی به شدت، نوع حرکت و زمینه‌ی مورد نظر دارد.

در حوزه‌های تخصصی‌تر مانند علوم کامپیوتر یا مهندسی، جابه‌جا کردن می‌تواند به انتقال اطلاعات، جابجایی اجزای سخت‌افزاری یا تغییر موقعیت داده‌ها در حافظه اشاره داشته باشد. این کاربردها معمولاً با دقت و قوانین خاصی همراه‌اند که تضمین‌کننده صحت و کارایی عملیات هستند.

جابه‌جا کردن عملی است ساده اما تأثیرگذار که می‌تواند به تغییرات مثبت در محیط‌های مختلف منجر شود. این عمل نه‌تنها باعث بهبود نظم و کارایی می‌شود، بلکه گاهی زمینه‌ساز نوآوری و خلاقیت در چیدمان یا سازماندهی است.

ارجاع به لغت جابه‌جا کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جابه‌جا کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جابه‌جا کردن

لغات نزدیک جابه‌جا کردن

پیشنهاد بهبود معانی