آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

جدول به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / jadval /

table, puzzle, chart, graph, scheme, schema, draft, diagram

table

puzzle

chart

graph

scheme

schema

draft

diagram

مجموعه‌ای از خط‌های افقی و عمودی به‌ صورت خانه‌های شطرنج، نمودار

جدول تناوبی عناصر، جدول مندلیف

periodic table of elements

جدول ضرب را بلد بودن

to know the multiplication table

اسم
فونتیک فارسی / jadval /

edging, curb, board holder

edging

curb

board holder

حاشیه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

او روی لبه‌ی جدول خیابان ایستاد.

He stood on the street curb.

پسر روی جدول ایستاد و حرکت ماشین‌ها را نگاه کرد.

The boy sat on the curb and watched the cars go by.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد جدول

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت جدول

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جدول» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جدول

لغات نزدیک جدول

پیشنهاد بهبود معانی