جسد به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

جنازه، نعش، لاشه

فونتیک فارسی

jasad
اسم
body, corpse, carcass, cadaver, remains, relics, carrion

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- جسد را سوزاندند و خاکسترش را در رودخانه ریختند.

- They burned the body and threw the ashes into the river.

- پنج جسد از میان آوار بیرون کشیده شد.

- Five bodies were pulled from the debris.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد جسد

ارجاع به لغت جسد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جسد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/جسد

پیشنهاد بهبود معانی