فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

جفت‌وجور کردن واقعیت به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

هماهنگ کردن واقعیت

فونتیک فارسی

joftojoor kardane vaghe'iyyat
فعل متعدی

to dovetail

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

این دو روایت واقعیت را جفت‌وجور کرده‌اند تا داستانی جذاب خلق کنند.

The two narratives dovetail to create a compelling story.

مهارت‌های او در جفت‌وجور کردن واقعیت کاملاً با تخصص او در امور مالی مطابقت دارد.

Her skills in marketing dovetail perfectly with his expertise in finance.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت جفت‌وجور کردن واقعیت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جفت‌وجور کردن واقعیت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جفت‌وجور کردن واقعیت

لغات نزدیک جفت‌وجور کردن واقعیت

پیشنهاد بهبود معانی