آخرین به‌روزرسانی:

جفت‌وجور کردن واقعیت به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / joftojoor kardane vaghe'iyyat /

to dovetail

هماهنگ کردن واقعیت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

این دو روایت واقعیت را جفت‌وجور کرده‌اند تا داستانی جذاب خلق کنند.

The two narratives dovetail to create a compelling story.

مهارت‌های او در جفت‌وجور کردن واقعیت کاملاً با تخصص او در امور مالی مطابقت دارد.

Her skills in marketing dovetail perfectly with his expertise in finance.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت جفت‌وجور کردن واقعیت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جفت‌وجور کردن واقعیت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جفت‌وجور کردن واقعیت

لغات نزدیک جفت‌وجور کردن واقعیت

پیشنهاد بهبود معانی