فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

جمع بودن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

در یک جا گرد آمدن

فونتیک فارسی

jam' boodan
فعل لازم

to be gathered, to be in the form of a collection or group, to be congregated, to be assembled

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

دانش‌آموزان برای جلسه در سالن جمع خواهند بود.

Students will be gathered in the auditorium for the meeting.

مبلمان قبل‌از استفاده باید جمع باشند.

The furniture needs to be assembled before use.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت جمع بودن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جمع بودن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جمع بودن

لغات نزدیک جمع بودن

پیشنهاد بهبود معانی