gag, jest, joke, pleasantry
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
جوک گفتن، لطیفه گفتن
to say (or crack or make) jokes
آنها همهی وقت خود را به جوک گفتن و خنده گذراندند.
They spent all their time joking and laughing.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «جوک» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جوک