آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

حاشیه به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / haashiye /

margin, verge, border, edge, edging, hem, fringe, side, brink, rim, periphery

margin

verge

border

edge

edging

hem

fringe

side

brink

rim

periphery

کناره

توپ گلف‌باز درست در حاشیه فرود آمد.

The golfer's ball landed just on the fringe.

در حاشیه

in the margin

اسم
فونتیک فارسی / haashiye /

edging, marginal note, border, fringe, annotation, postscript, scholium

edging

marginal note

border

fringe

annotation

postscript

scholium

نوشته یا آرایش در کنار صفحه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

آیا می‌توانید به حاشیه‌ای که در سند گذاشته‌ام مراجعه کنید؟

Can you please refer to the marginal note I left on the document?

او زیر نکات کلیدی خط کشید و حاشیه‌ای برای روشنی موضوع اضافه کرد.

She underlined the key points and added a annotation for clarity.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد حاشیه

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
متضاد:
مترادف:
مترادف:
هامش

ارجاع به لغت حاشیه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حاشیه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حاشیه

لغات نزدیک حاشیه

پیشنهاد بهبود معانی