around, surroundings, environs, suburbs, outskirts
around
surroundings
environs
suburbs
outskirts
بیشتر فعالیتها حول محور ورزش بودند.
Most of the activities centered around sports.
کودکان حول زمین بازی بازی کردند.
The children played around the playground.
power, might
power
might
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
حول الهی
power of God
حول پادشاه تا فراتر از مرزها وسعت دارد.
The king's power extends over the whole country.
هر دو واژه «حول» و «هول» در زبان فارسی درست و معیار هستند، اما هر کدام معنی و کاربرد متفاوتی دارند و به جای یکدیگر استفاده نمیشوند:
حول به معنی چرخش، گردش، یا اطراف است و بیشتر در ترکیباتی مثل «حول و حوش» (به معنای اطراف و پیرامون) کاربرد دارد.
هول به معنی ترس ناگهانی، وحشت یا اضطراب شدید است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «حول» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حول